مرگ خودخواسته ی شاه توتها را
بارها دیده ام …
و یا خرمالوها
تنهایی و دسته جمعی !
وقتی…
خود را از درخت پایین می اندازند !
و قلبشان روی زمین پخش می شود !
با آرزوهایی له شده …
درختی که مستانه
دست در دست باد می رقصد …
و توتهای بی قراری
که بی پروا
در آغوش باد
خود را رها می کنند…
شبیه به من
که بارها در آغوش تو
شاه توت شده ام !
با قلبی که تکه هایش
در گوشه گوشه ی شهر روی زمین
پخش شده اند …
باد می وزد
شهر تکان می خورد
و باز شاه توتها
از میان آغوشها بر زمین می افتند …
شاید این بار …
شاعر : فاطمه دلخواه
تصویراز شاه توت باغ خودم .دلتنگتان هستم.
درباره این سایت